نظرات فراآیینی -گر چه کشیشان ما هم از ذکر مصایب حضرت مسیح مردم را متأثر میسازند، ولی آن شور و هیجانی که در پیروان حسین (ع) یافت میشود در پیروان مسیح یافت نخواهد شد و گویا سبب این باشد که مصایب مسیح در برابر مصایب حسین (ع) مانند پر کاهی است در مقابل یک کوه عظیم پیکر(توماس ماساریک-استاد فلسفه در وین-)-بنی امیّه، سركش و مستبد بودند، قوانین اسلامی را نادیده انگاشتند و مسلمین را خوار نمودند ...تاریخ میگوید: دین بر ضدّ فرمانفرمایی تشریفاتی قیام كرد. بنابراین، تاریخ از روی انصاف حكم می كند كه خون حسین(ع) به گردن بنی امیّه است.همه چیز روشن شد، تا جایی که همسر یزید با پیراهنش خود را پوشاند و از قصر بیرون رفت.زینب پس از نبرد، واقعه را برای مردم در محافل اسلامی بازگو کرد؛ در کوفه، در راه، در شام و در همهجا. او چگونه از عهده این کار برآمد؟ کوفه، علی ع را میشناخت، صدایش را می شناخت. کوفیان آمدند تا خوارج و اسرا را تماشا کنند. ناگهان صدای بلند امام علی ع را شنیدند. از شهادت امام بیش از بیست سال نگذشته بود و بسیاری از مردم او را میشناختند و همچنان روز و شب در خانههاشان از او یاد میکردند. دانستند که صدای علی علیهالسلام از همین جنس است. این صدا از کجا بر میآمد؟گفتند از بانویی است که میگویند «خارجی» است. در این لحظه بود که دریافتند فرزند دختر رسول خدا ص و خاندانش را کشتند. در این هنگام، کوفیان نالهها و گریهها را آغاز کردند. زینب برای آنان سخن گفت؛ نفسها در سینه حبس شد و سکوت همه جا را فراگرفت، و سپس مردم شیون و زاری را آغاز کردند. پس از این تعبیرات تمثیلیِ سختی درباره آنان به کار برد. خلاصه آنکه تا زینب وارد کوفه شد و یک یا دو روز در آنجا ماند، ماجرا برای همه کوفیان روشن شد.(ن, ...ادامه مطلب
همه چیز از سخنرانی با شکوه زینب س شروع شد 1خطبه کوفهسخنم را با حمد خدا و درود و سلام بر پیامبرش آغاز میکنم. اما بعد، ای اهل کوفه! ای اهل نیرنگ و نفاق! آیا گریه میکنید؟! هرگز اشکهایتان خشک نشود و شیون شما بازنایستد. کار شما بدان زنی ماند که رشته خویش را پس از محکم تابیدن، باز میگشود؛ از آنرو که سوگندهایتان را وسیله خیانت و فریب میان خود قرار میدهید. آیا در شما چیزی جز تکبر و خودستایی، سینههای پر از کینه، چاپلوسی کنیزکان و طعنهزنی دشمنان وجود دارد؟ آیا شما جز به سبزههای روییده در منجلاب یا گچبریهایی بر گور (مردگان) میمانید؟ چه بد کرداری برای خود پیش فرستادید که خدا را از خود خشمگین کردید و به عذاب ابدی گرفتار شدید. آیا گریه میکنید و ناله سر میدهید؟!آری گریه کنید که به خدا سوگند شما سزاوار گریه هستید. آری بسیار بگریید و اندک بخندید که به ننگ و عاری آلوده شدید که هرگز از دامانتان شسته نخواهد شد. چگونه این ننگ را توانید شست که زاده پیامبر خاتم و کانون رسالت و سرور جوانان بهشت را که پناه شما در حوادث، و چراغ راه و برهان قاطع بر شما بود، کشتید. هلاکت بر شما باد و نگونسار باشید. تلاشتان هدر رفته و در معامله زیان کردهاید. به خشم خدا بازگشتید و ذلت و خواری به نام شما زده شد. به راستی کاری چنان زشت و ناپسند کردید که نزدیک است از زشتی آن آسمانها از هم بشکافد و زمین بگسلد و کوهها در هم شکسته، فروریزد. میدانید چه جگری از رسول خدا دریدید و چه پردهنشینانی را از حریم و حرمش بیرون کشیدید و چه خونی از او ریختید؟ کار شما به زنی زشت و نادان و حریص مانَد که صفات زشتش زمین و آسمان را انباشته است. آیا از خون گریستن آسمان شگفتزده شدید؟ و عذاب آخرت سختتر و خوار کنندهتر است و آن, ...ادامه مطلب
همه چیز از سخنرانی با شکوه زینب س شروع شد 2خطبه شام*یزید که سرمست از باده غرور بود و گمان می کرد در کربلا پیروز شده، این اشعار را که سند زنده دیگری بر عدم ایمان او و آل امیه، نسبت به مبانی اسلام بود، با صدای بلند خواند:لَیْتَ اَشْیاخی بِبَدْر شَهِدُوا / جَزِعَ الْخَزْرَجُ مِنْ وَقْعِ الاَْسَلْ...(کاش بزرگان من که در جنگ بدر، کشته شده بودند، امروز می دیدند که قبیله خزرج چگونه از ضربات نیزه به زاری آمده است.در آن حال، از شادی فریاد می زدند و می گفتند: ای یزید! دستت درد نکند!من از فرزندان «خندف»نیستم، اگر از فرزندان احمد ص انتقام نگیرم).حمد و سپاس مخصوص خداوندی است که پروردگار جهانیان است و درود خدا بر فرستاده خدا و بر خاندانش باد! خداوند راست گفت، آنجا که فرمود: عاقبت آنان که اعمال بد مرتکب شدند، به جایی رسید که آیات خدا را تکذیب کردند و آن را به سخره گرفتند. ای یزید! آیا اکنون که زمین و آسمان را بر ما تنگ کردی و ما را همانند اسیران به هر سو کشاندی، میپنداری ما به نزد خدا خوار شدیم و تو نزد او عزیز و گرامی می باشی؟ و تصور کردی این نشانه قدر و منزلت تو در نزد خداست؟ از این رو، باد غرور به بینی انداخته و به خود بالیدی و خرم و شادمان شدی از اینکه دیدی دنیا در کمند تو در آمده و امور تو سامان یافته و مُلک و خلافت ما در اختیار تو قرار گرفته؛ پس کمی آهسته تر! آیا سخن خداوند را فراموش کردی که فرمود: آنها که کافر شدند تصوّر نکنند اگر به آنان مهلت می دهیم، به سودشان است. ما به آنان مهلت می دهیم تا بر گناهان خود بیفزایند؛ و برای آنها عذاب خوار کننده ای است.ای پسر کفّار آزاد شده! آیا این از عدالت است که تو زنان و کنیزان خود را پشت پرده ها بنشانی، ولی دختران رسول خدا ص را اسیر کرده و به ای, ...ادامه مطلب
چرا و چگونه حسین ع از مرز زمان و ملیت عبور کرد؟!هر چقدر آدمی بزرگتر باشد در زمان خود نمیگنجد و این فرازمانی تا آنجا میرود، که انسانهای همزمانش به انکار بر میخیزند و این انکار به آنجا میرسد که او را با نهایت کینه (برخاسته از ناتوانی در فهمیدنش ) میکشند.(عیسی، یحیی ع و ... نیز چنین بودند)و حسین اینگونه بود. به راستی او از ورای زمانها سخن میگفت! بزرگترین انسان و کماندار درد بود(اصل ثابت عرفان و تصوف ایرانی: هر چه کمان درد بیشتر کشیده شود،پرتاب به انتهای انسانیت بیشتر است) (ر.ک.حسین ع آزادگی و اسرار حرکت انقلابی)اکنون به لطف فرهنگ فراملیتی اربعین(شروع :از بیداری و آگاهی پس از شهادت و اسارت) این گوهر یکدانه انسانی، مرزهای ملیتی را درهمنوردیده و بهترین درمان برای پدیده نامبارک نژادپرستی و شوونیسم شده است.دکتر مهدی صحافیانآرامش و پرواز روح بخوانید, ...ادامه مطلب
موضوع: معیار دانایی-پرهیز از سرایت نادانی... نادان را مردم مدان و داناي بي هنر را دانا مشمر و پرهيزگار بي دانش را زاهد مدان. و با مردم نادان صحبت مكن خاصه با ناداني كه پندارد داناست.و بر جهل خرسند مشو, ...ادامه مطلب