جماعتی که ز تلخی زنند جوش نشاطبه هر مذاق چو می خوشگوار میگردندبه نقد وقت* گروهی که دل نمیبندندهمیشه خرج ره انتظار میگردند(غزل 3907)دل خود را کسی چون جمع سازددر آن کشور که امنیت نباشدمشو از پاس نقد وقت* غافلکه بخل اینجا کم از همت نباشد(غزل 4524)عریانتنی است جامه احرام شوق مادامن به دست خار مغیلان نمیدهیمیوسف به سیمِ قلب فروشی نه کار ماستاز دست، نقد وقت* خود آسان نمیدهیم(غزل 5894)چه باشد قطره آبی که نتوان دست از آن شستن؟هم از گرد یتیمی خاک در چشم گهر میزننثار تازهرویان ساز، نقد وقت* را صائبدر ایام بهاران از زمین چون دانه سر میزن(غزل 6125)بی تأمل صرف نقد وقت* در دنیا کنیچون به کار حق رسی، امروز را فردا کنیدست خود از چرک دنیا گر توانی پاک شستدست در یک کاسه با خورشید چون عیسی کنی( غزل 6723)آنچه آن روی لطیف از سایه مژگان کشیدکی عذار ماه مصر از سیلی اخوان کشید؟عاشقان را از تمتع مانعی جز شرم نیستدر حریم وصل می باید مرا هجران کشیدمیتوانی گنج ها از نقد وقت* اندوختنگر توانی پای خود چون کوه در دامان کشید**(متفرقات 260)**اقتباس از سعدی:اگر پای در دامن آری چو کوه/سرت ز آسمان بگذرد در شکوه(بوستان سعدی-باب هفتم)دکتر مهدی صحافیانآرامش و پرواز روح + نوشته شده در شنبه ۱۴۰۳/۰۳/۱۹ ساعت ۸:۵۵ ق.ظ توسط مهدی صحافیان | بخوانید, ...ادامه مطلب