آرامش و پرواز روح Relax and Flying Spiri

متن مرتبط با «اگر» در سایت آرامش و پرواز روح Relax and Flying Spiri نوشته شده است

طایر دولت اگر باز گذاری بکند یار باز آید و با وصل قراری بکند(۱۸۹)

  • پرنده سعادتم اگر دوباره از جان و روانم عبور کند، معشوق( حال خوش) برمی‌گردد و وصال برقرار!۲- در این فراق چشمم دیگر توان ریختن اشک‌هایی چون مروارید و جواهر ندارد، اما خون دلم را می‌خورد و اشک خونین نثار چهره‌ام می‌کند.۳- دیشب با خود نجوا می‌کردم که ای‌کاش لبان یاقوتی‌اش چاره‌‌ام شود! سروشی از غیب نداد داد آری می‌شود.(تکرار در بیت پژواک صدا را یادآور می‌شود، سروش نیز در آسمان یا گوش جان می‌پیچد.تاثیر اخوان از غزل: غم دل با تو گویم غار!/ بگو آیا مرا دیگر امید رستگاری نیست؟/ صدا نالیده پاسخ داد/ آری نیست)۴- آری هیچ کس نمی‌تواند در پیشگاهش از قصه عشق ما کلمه‌ای بگوید مگر که باد پیام رسان صبا در گوشش ندایی دهد.۵- شاهین نگاهم را به سوی خروس صحرایی پرواز داده‌ام شاید این نقش( صفحه‌‌ای منقش به تصویر پرندگان که از سوراخ‌های پشت آن شکار می‌کرده‌اند)به دامش اندازد و صیدش کنم.۶- اما شهر از عاشقان حقیقی خالی است! آیا می‌شود که پهلوانی از خودی خویش بیرون آید و چاره‌ساز همه شود؟!۷-و بخشنده‌ای کجاست؟! که از مجلس شادی‌اش به غم‌زده عشق جرعه شرابی بنوشاند.۸- یا تو وفاداری پیشه گیری، یا وصالت فراهم شود و یا رقیب بمیرد! آیا می‌شود که سرنوشت یکی را رقم زند؟!( خانلری: بازی چرخ یکی زین همه باری بکند- ایهام مرگ رقیب: از میان رفتن مانع حال خوش)۹-ای حافظ! اگر مداوم این درگاه باشی( پیوسته متمرکز و خواهنده) از گوشه‌ای بر تو عبور (جلوه‌‌گری)خواهد کرد.دکتر مهدی صحافیانآرامش و پرواز روح + نوشته شده در شنبه ۱۴۰۲/۰۸/۰۶ ساعت ۱۲:۴۴ ق.ظ توسط مهدی صحافیان  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • خوش است خلوت، اگر یار، یار من باشد نه من بسوزم و او شمع انجمن باشد(۱۶۰)

  • وه! چه زیبا خلوتی است یکی شدن من با معشوق! نه سوختن من در فراق و جلوه گری‌اش برای همگان.۲- (پس از سلطنت عشق) انگشتر پادشاهی سلیمان( اسم اعظم- مهین- بر آن بود و بر جن و انس حکم می‌راند)را به هیچ می‌گیرم، همان که دیوی بر آن دست پیدا کرد و چیرگی سلیمان از میان رفت.۳-خدایا مپسند که در حریم وصالت، رقیب آشنای دیدار گردد و من محروم شوم(دیدار و یگانگی با حق موهبت الهی است- وادی فقر وفنا')۴-به همای، پرنده خوشبختی بگو: هرگز سایه سعادت بر آن سرزمین(خانلری: بر آن دیار) نیندازد که طوطی از کلاغ کم‌بهاتر باشد(نکته مهم بناشدن جامعه آرمانی: جامعه از آن روزی زمین می‌خورد که بزرگان و هنرمندانش را زمین می‌زند- این نکته در دوره تمدنی ایرانی- اسلامی رعایت می‌شده و اکنون در جهان پیشرفته )۵-نیازی به ابراز شوق نیست، سوزش آتش عشق از سخن آدمی زبانه می‌کشد.(خانلری:حال آتش دل)۶- هیچ‌گاه عشقت از سرم نخواهد رفت، چونان غریبی که پیوسته دل در گرو وطن دارد.۷- اگر در شرح حال عشق به‌سان سوسن ده زبان پیدا کنم، در برابر تو همانند غنچه مهر سکوت بر لبم و مزمزه کننده دیدار.دکتر مهدی صحافیانآرامش و پرواز روح بخوانید, ...ادامه مطلب

  • اگر نه باده غم دل ز یاد ما بیرد نهیب حادثه بنیاد ما ز جا ببرد(۱۲۹)

  • (در اضطراب از دست دادن حال خوش و یا در تشویش به دست نیاوردن آن)اگر شراب نتواند غم از دلمان بزداید، خطر و هراس حوادث، اساس وجودمان را به باد خواهد داد.و اگر عقل با مستی و بیخودی لنگر  نکشد، چگونه کشتی را از میان طوفان بلا ببرد؟!(شراب عشق باید عقل را مست کند تا تدبیرکند برای رهایی از آشوب‌های جهان وگرنه خرد در وهله اول رویارویی بلاها عقب می‌نشیند)۳- فریاد که زمانه غایبانه با ما نرد  می‌بازد( همزمان همه را می‌برد)، و هیچ کس نتوانسته یک دست ازین فلک دغل باز ببرد.۴-گذار آدمی در این جهان بر تاریکی( ذات جهان- نسبی بودن همه چیز) است، پیر و راهبری چون خضر آرزو می‌کنم، مبادا که این آتش حرمان و دوری آبرویمان را بریزد( آب ایهام به آب حیات)۵-دل عاشق بی‌طاقتم، به این خاطر شوق چمن دارد، که باد صبا با نواختن‌های( بیماری صبا) آرامش بخشش، جانم را از نابودی نجات دهد.۶- من طبیب حضرت عشقم، پس باده بریز که این معجون شفا بخش با بیخودی، آسایش خاطر آورد و اندیشه هایی که جان را به اسارت می کشند را از میان برمی‌دارد.۷-سوخت حافظ در غم عشق و در این دنیای تاریک و هیچ کس بهر خدا پیامش را به معشوق نرساند!دکتر مهدی صحافیان آرامش و پرواز روح بخوانید, ...ادامه مطلب

  • صبا اگر گذری افتدت به کشور دوست ّبیار نفحه از گیسوی معنبر دوست

  • در جریان یک شوق فراگیر از صبا ملتمسانه درخواست می کند، اگر گذری به کشوردوست( اشاره به پهناوری سیطره دوست و حال خوشش)  داری، برایم بوی خوشی از گیسویش بیاور.به جان او که به شکرانه جان برافشانماگر به سوی, ...ادامه مطلب

  • کیمیاگری عارفان(تبدیل شراب به سرکه، عشق مجازی به الهی، لحظه به حال خوش و ...)

  • کیمیاگران عارف، بی ادعا مس وجود را به طلا تبدیل می کنند. در متون گهرخیز کهن حکایت تبدیل شراب به سرکه توسط شمس تبریزی چنین آمده است: مولانا ،شمس تبریزی را به خانه اش دعوت کرد و تقاضای شراب نمود؟مولانا , ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها