آرامش و پرواز روح Relax and Flying Spiri

متن مرتبط با «شیرین» در سایت آرامش و پرواز روح Relax and Flying Spiri نوشته شده است

سحرم دولت بیدار به بالین آمد گفت برخیز که آن خسرو شیرین آمد(۱۷۶)

  • سحرگاه، پادشاهی همیشه زنده عشق همراه آگاهی به خوابگاهم آمد.گفت: برخیز و آگاه شو! که پادشاه شیرین به پیشت آمده است.۲- از شراب آگاهی قدحی با شوق سر کش و به تماشای یار بنشین( ایهام: گشت و گذار) تا مشاهده کنی که معشوق دلکشت با چه زیبایی و آرایشی آمده است( ایهام به فلسفه هستی: آگاهی و سرخوشی از حضور دوست)۳- ای خلوت نشین عارف و آگاه! که جانت بوی خوش آگاهی می‌پراکند، مژدگانی بده که آهوی مشکین دوباره از صحرای ختن بازگشته است( بازگشت حال خوش؛ صحرا رمزی برای عالم بالا)۴-( در پی بازگشت حال خوش آگاهی) گریه، چهره سوختگان عشق را طراوت و آبرو داده است و ناله شیرین، یاری رسانشان شده است.۵- آری! دوباره پرنده دلم، به کمان ابرویی دل باخته، پس ای کبوتر! نگران باش که شاهین شکارچی آمده است( نگرانی عشق؛ دلهره شیرین)۶- ساقی! شراب بده و نگران دشمن و دوست نباش! دشمن رفته و دوست( حال خوش) آمده است.۷- آنگاه که ابر بهاری، بی‌وفایی روزگار را دید، بر گل‌های پاک(سفیدی سمن، سنبل و نسرین) مشتاقانه گریست( حسن تعلیل باران تند بهاری)۸- آنگاه که باد صبا، شعر حافظ را از بلبل شنید، بوی خوش پراکند و به تماشای گل‌های خوشبو آمد.دکتر مهدی صحافیانآرامش و پرواز روح بخوانید, ...ادامه مطلب

  • توقف شیرین

  • چشمانت دایره شوق است  هر چیزی را  از حرکت باز می دارد تو یک توقف شبرینی نگاه تو را می خواهم وقتی سیل افکار مرا احاطه کرده است     La douce pause Tes yeux sont le cercle de l'enthousiasme Qui arrê, ...ادامه مطلب

  • ادامه دریافتهای دفتر سوم مثنوی 32 تبسم شیرین و رمز آمیز پیامبر(ص)به اسیران

  • پیامبر گروهی از اسیران (جنگ بدر) را می دید که دست بسته می بردند.و پیامبر رحمت؛ این جان عاشق انسانها تبسم می کرد و به اسیران می خندید.اسیران با خور می گفتند چگونه است که از اسارت ما خوشحال است؟!پیامبر که گویا سخن پنهانی آنها را شنیده فرمود: در شگفتم از گروهی که آنها را با زنجیر به سوی بهشت می برند.زاویه دید ؛گونیای اندیشه:به یک جنگ از زوایای مختلف می شود نگاه کرد.و این یک نگرش ممتاز است بر مبنای اص,ادامه,دریافتهای,دفتر,مثنوی,تبسم,شیرین,آمیز,پیامبرصبه,اسیران ...ادامه مطلب

  • ادامه دریافتهای دفتر سوم مثنوی 33 تبسم شیرین و رمز آمیز پیامبر (ص)به اسیران 2

  • آنچنان شادند در ذل و تلفهمچو ما در وقت اقبال و شرفاسیران با خود می گفتند قبلا که پیامبر از ما شکست می خورد هم همین گونه شاد بود.آن یکی گفت ار چنان است آن ندیدچون بخندید او که ما را بسته دیدچرت رحمت همه جهان ها و هستی ها به اسارت ما می خندد؟!گرچه نشنید آن موکل آن سخن رفت در گوشی که آن بد من لدنبوی پیراهان یوسف را ندید آنکه حافظ بود و یعقوبش کشید 4529تعحب و اعتراض اسیران را نگهبانان نشنیدند اما جان ,ادامه,دریافتهای,دفتر,مثنوی,تبسم,شیرین,آمیز,پیامبر,اسیران ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها