ادامه دریافتهای دفتر سوم مثنوی 32 تبسم شیرین و رمز آمیز پیامبر(ص)به اسیران

ساخت وبلاگ

پیامبر گروهی از اسیران (جنگ بدر) را می دید که دست بسته می بردند.و پیامبر رحمت؛ این جان عاشق انسانها تبسم می کرد و به اسیران می خندید.
اسیران با خور می گفتند چگونه است که از اسارت ما خوشحال است؟!
پیامبر که گویا سخن پنهانی آنها را شنیده فرمود: در شگفتم از گروهی که آنها را با زنجیر به سوی بهشت می برند.

زاویه دید ؛گونیای اندیشه:
به یک جنگ از زوایای مختلف می شود نگاه کرد.و این یک نگرش ممتاز است بر مبنای اصالت جان انسان و برتری هدایت او بر هر چیز حتی جسم و زنده بودن مادی او.
نکته:جنگ غیر دفاعی تنها به دست پیامبر یا معصوم مجاز است.

باز گفتندی که گرچه او شکست
چون شکست ما نبود آن زشت و پست

زآنکه بخت نیک؛او را در شکست
داد صد شادی پنهان ،زیر دست 4497

اسیران شکست خورده قبلا شکست پیامبر را دیده بودند ؛او در شکست و پیروزی لبخند می زد و شاد بود.

گر تو مشک و عنبری را بشکنی
عالمی از فوح ریحان پر کتی

ور شکستی ناگهان سرگین خر
خانه ها پر گند گردد تا به سر

حضرت مولوی سختی هایی که به جان پاکان می رسد را به باز شدن مشک تشبیه کرده است و خواری ناپاکان به خرد شدن سرگین.
@arameshsahafian

+ نوشته شده در  چهارشنبه هشتم شهریور ۱۳۹۶ساعت ۹:۱ ق.ظ  توسط مهدی صحافیان  | 
آرامش و پرواز روح Relax and Flying Spiri...
ما را در سایت آرامش و پرواز روح Relax and Flying Spiri دنبال می کنید

برچسب : ادامه,دریافتهای,دفتر,مثنوی,تبسم,شیرین,آمیز,پیامبرصبه,اسیران, نویسنده : 4sahafianf بازدید : 222 تاريخ : دوشنبه 27 شهريور 1396 ساعت: 1:53