ما از برونِ در شده مغرورِ صد فریبتا خود درونِ پرده چه تدبیر میکنندتشویش وقتِ* پیرِ مُغان میدهند بازاین سالکان نِگَر که چه با پیر میکنند(غزل 200)معاشران ز حریفِ شبانه یاد آریدحقوقِ بندگیِ مخلصانه یاد آریدبه وقتِ سرخوشی* از آه و ناله عُشّاقبه صوت و نغمهٔ چنگ و چَغانه یاد آرید(غزل 241)کنارِ آب و پایِ بید و طبعِ شعر و یاری خوشمعاشر دلبری شیرین و ساقی گُلعِذاری خوشالا ای دولتی طالع، که قدرِ وقت* میدانیگوارا بادَت این عِشرت که داری روزگاری خوش(غزل288)ساقی به صوتِ این غزلم کاسه میگرفتمیگفتم این سرود و مِیِ ناب میزدمخوش بود وقتِ* حافظ و فالِ مراد و کامبر نامِ عمر و دولتِ احباب میزدم(غزل 320)شعر خونبارِ من ای باد، بِدان یار رسانکه ز مژگانِ سیَه، بر رگِ جان زد نیشممن اگر باده خورم ور نه چه کارم با کس؟حافظِ رازِ خود و عارفِ وقتِ* خویشم(غزل 341)دکتر مهدی صحافیانآرامش و پرواز روح + نوشته شده در سه شنبه ۱۴۰۲/۱۰/۱۲ ساعت ۱۲:۴۰ ب.ظ توسط مهدی صحافیان | بخوانید, ...ادامه مطلب
شرممان باد ز پشمینه آلوده خویشگر بدین فضل و هنر نام کرامات بریمقدر وقت* ار نشناسد دل و کاری نکندبس خجالت که از این حاصل اوقات بریم(غزل 373)خدا را کم نشین با خرقهپوشانرخ از رندان بیسامان مپوشاندر این خرقه بسی آلودگی هستخوشا وقت* قبای میفروشان(غزل 386)بلبل، ز شاخِ سرو، به گلبانگِ پهلویمیخوانْد دوش، درسِ مقاماتِ معنویاین قصّه عجب شِنو: از بختِ واژگونما را بِکُشت یار، به انفاسِ عیسَویخوش وقتِ* بوریا و گدایی و خوابِ امنکاین عیش، نیست درخورِ اُورَنگِ خسروی(غزل486)دکتر مهدی صحافیانآرامش و پرواز روح + نوشته شده در سه شنبه ۱۴۰۲/۱۰/۱۲ ساعت ۱۲:۴۶ ب.ظ توسط مهدی صحافیان | بخوانید, ...ادامه مطلب
من که باشم که بر آن خاطر عاطر گذرملطفها میکنی ای خاک درت تاج سر(غزل 328)لسان الغیب خود را لایق حضور در ذهن معشوق نمیداند. مهندسی معکوس: ناآرامیها و انسانهای غیر همسو با انرژیهای درونی ما نیز نباید سزاوار حضور در ذهن ما باشند.دکتر مهدی صحافیانآرامش و پرواز روح + نوشته شده در چهارشنبه ۱۴۰۲/۰۹/۰۸ ساعت ۱۱:۳۷ ق.ظ توسط مهدی صحافیان | بخوانید, ...ادامه مطلب
اشعریان به تفرقه و جمع اعتقاد دارندبه این معنا که صفات در مرحله ذات حق یکی هستند و در مرحله افعال دچار تفرقه می شوند.در بحث علیت اشعریان به عادت اعتقاد دارند. چون علیت مخالف توحید حقیقی است و ظهور حق , ...ادامه مطلب
صحن بستان ذوق بخش و صحبت یاران خوشستوقت گل خوش باد کز وی وقت میخواران خوشست هم نشینی با همراهان جان در حیاط بوستان حال خوش ماست.گل خوش وقت باشد، که مایه خوش وقتی شراب نوشان است( بوستان به خانقاه و گل , ...ادامه مطلب
اگرچه باده فرح بخش و باد گل بیز است ببانگ چنگ مخور می که محتسب تیز استگرچه هوای بهاری فضا را پرگل کرده و شراب نیز حال خوش برایمان فراهم می کند اما در برابر ناآگاهان( محتسب یا در معنای ایهامی هر ناآگاه, ...ادامه مطلب
حال دل با تو گفتنم هوس استخبر دل شنفتنم هوس استدر یک دیدار و ارتباط دوسویه که در سایه حال خوش فراهم شده، هوس دارد(نهایت شوق- ارتباط با ابیات بعدی از جهت صراحت در هم خوابگی) تا حال خوشش را بازگو کند و , ...ادامه مطلب
ما را ز خیال تو چه پروای شراب استخم گو سر خود گیر که خمخانه خراب استحال خوش عشق و خیال یار حافظ را به وجد آورده است به گونه ای که اعتنایی به حال خوش شراب ندارد.و خمخانه را بی رونق می بیند.بیت۲: اگر شر, ...ادامه مطلب
زلفت هزار دل بیکی تاره مو ببستراه هزار چاره گر از چارسو ببستحافظ در ادامه حال خوش عشق، هزار دل را آونگ یک تار موی معشوق می بیند که هیچ راهی هم جز دل باختن ندارند.بیت۲: موهایش را باز کرد- ظاهرا دلهای , ...ادامه مطلب
آن شب قدری که گویند اهل خلوت امشب استیا رب این تاثیر دولت از کدامین کوکب استامشب که ارزش خویشتن را دریافته ام همان شب قدری است که خلوت نشینان رازدان می گویند.این پادشاهی حال خوش اثر کدام ستاره است؟بیت, ...ادامه مطلب
به جان خواجه و حق قدیم و عهد درستکه مونس دم صبحم دعای دولت توستپس از بهره مند شدن از حال خوش، اکنون نوبت شکر گزاری برای دوام آن است. با سه قسم بزرگ بیان می کند که از نخستین لحظه بامداد، دوام چیرگی دو, ...ادامه مطلب
خمی که ابروی شوخ تو در کمان انداخت به قصد جان من زار ناتوان انداخت لسان الغیب در حال خوشش به نقطه صفر آفرینش سفر می کند.ابروی زیبایت به قصد جان من خم شد.( من در این حال خوش توجه تو را در نقطه آغاز دری, ...ادامه مطلب
سینه ام زاتش دل در غم جانانه بسوختآتشی بود درین خانه که کاشانه بسوختاولین غزلی که حافظ سخن از سوختن می کند: در غم معشوق( جان جهان) دلم پر از آتش شوق است.آتش مقدسی که اساس خانه وجود را می سوزاند و اغی, ...ادامه مطلب
ساقیا آمدن عید مبارک بادتوان مواعید که کردی مرواد از یادترسیدن عید را به ساقی تبریک می گوید و از او می خواهد وعده هایش را از یاد نبرد. ایهام ها:عید: عید فطر که ممنوعیت شراب را برداشته- لحظه ای که اغیا, ...ادامه مطلب
ای نسیم سحر آرامگه یار کجاستمنزل آن مه عاشق کش عیار کجاستحافظ در اشتیاق حال خوشی که تجربه کرده است، به نسیم سحر متوسل می شود، تا مایه آرامش این یار همیشگی اش( حال خوش)یا نشانی آن را بازگو کند.بیت۲:دور, ...ادامه مطلب