پیوسته ملازم و متمرکز معشوق سرو قامتم خواهم بود که با قامت موزونش بیطاقتم کرده است(لسان الغیب در بی تابی عشق، تمرکز پیوسته بر معشوق را برای دوام حال خوش خواهان است)
۲- نیازی به شراب و نوازنده نیست، فقط پرده از چهره زیبایت کنار بزن تا بر آتش رخسارت چون سپند به رقص آیم.
۳- هیچ صورتی چون آیینه عروس صاف و درخشان نخواهد شد مگر در زیر سم اسب محبوب لگدمال شود( از تیرگیها پاک شود)
۴- از بیتابی عشقت اسرارش را هر چه باشد فاش خواهم کرد چگونه و تا کی تاب بیاورم؟!
۵- ای صیاد! آهوی خوشبویم را نکش، از چشمان سیاهش شرم کن و رهایش کن( اندیشههایی که حال خوش را به اسارت گرفتهاند)
۶- بیان بیتابی: من که اسیر خاک شدهام چگونه بر قصر معشوق بوسه زنم در حالی که از دریچه دنیای خاکی توان عبور ندارم؟!
۷- با این حال دلبند همان گیسوی خوشبو باش، آری چون تو دیوانه عاشق، بهتر است که در زنجیر موهایش به بند کشیده شوی( ادامه همان تمرکز بیت اول)
بیتابی از نبود حال خوش، در ابیات موج میزند- این غزل در نسخه خانلری نیست.
دکتر مهدی صحافیان
آرامش و پرواز روح
آرامش و پرواز روح Relax and Flying Spiri...
ما را در سایت آرامش و پرواز روح Relax and Flying Spiri دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 4sahafianf بازدید : 55 تاريخ : جمعه 10 شهريور 1402 ساعت: 13:39