اشعار رودکی(پدر شعر فارسی) 2
این جهان پاک، خواب کردار است/آن شناسد که دلش بیمار است
نیکی او به جای گاه بد است/شادی او به جای تیمار است
چه نشینی بدین جهان هموار/که همه کار او نه هموار است*
کنش او نه خوب و چهرش خوب/زشت کردار و خوب دیدار است
* ذات جهان را معرفی میکند و آسوده (هموار) نشستن را همسو با جهان نمیداند.
قطعه 17
شاد زی با سیاه چشمان، شاد/که جهان نیست جز فسانه و باد
زآمده شادمان بباید بود/وز گذشته نکرد باید یاد
نیک بخت آن کسی که داد و بخورد/شوربخت آن که او نخورد و نداد
باد و ابر است این جهان، افسوس!/باده پیش آر، هر چه باداباد
شاد بودهست از این جهان هرگز/هیچ کس تا از او تو باشی شاد؟
داد دیدهست از او به هیچ سبب/هیچ فرزانه تا تو بینی داد؟
قطعه 26
جهانبینی رودکی:زندگی افسانه است و چون باد و ابر در گذر- چگونه توقع داری در جهان همیشه شاد باشی در حالی که هیچ کس چنین نبوده است؟! چگونه انتظار عدالت داری در حای که هیچ هنرمند و دانشمندی از جهان عدالت ندیده است؟!
از دوست به هر چیز چرا بایدت آزرد؟/کین عیش چنین باشد گه شادی و گه درد
ترکیب جهان از شادی و درد
گر خوار کند مهتر، خواری نکند عیب/چون بازنوازد، شود آن داغ جفا سرد
صد نیک به یک بد نتوان کرد فراموش/گر خار بر اندیشی خرمانتوان خورد*
او خشم همی گیرد، تو عذر همی خواه/هر روز به نو یار دگر مینتوان کرد
قطعه 29
عبرت گرفتن از ترکیب شادی و درد جهان برای تحمل آزار معشوق؛ اگر خشم میگیرد تو عذرخواهی کن با این استدلال که هر روز نمیتوان معشوق جدید گرفت!
*تاکید بر دور کردن اندیشه منفی
دکتر مهدی صحافیان
آرامش و پرواز روح
آرامش و پرواز روح Relax and Flying Spiri...
ما را در سایت آرامش و پرواز روح Relax and Flying Spiri دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 4sahafianf بازدید : 53 تاريخ : دوشنبه 2 مرداد 1402 ساعت: 21:53