جهان‌شناسی و معرفی حقیقت هستی در ادبیات 4

ساخت وبلاگ

منوچهری دامغانی

نکوهش جهان با اندیشه آگاهی بخشی از حقیقت جهان

جهانا چه بدمهر و بدخو جهانی!/چو آشفته بازار بازارگانی!

به درد کسان صابری اندر و تو/به بدنامی خویش هم‌داستانی!

به هر کار کردم تو را آزمایش/سراسر فریبی، سراسر زیانی!

و گر آزمایمت صدبار دیگر/همانی همانی همانی همانی!

غبی‌تر کس، آن کش غنی‌تر کنی تو/فروتر کس، آن کش تو برتر نشانی

نادان‌تر و کودن‌تر آن است که تو ثروتمندش می‌کنی(اندیشه سفله پروری جهان در ادبیات زیاد به کار رفته است حافظ: عجب مدار که دهر ارچه سفله پرور شد...- آسمان کشتی ارباب هنر می‍‌شکند)

نه امید آن کایچ بهتر شوی تو/نه ارمان آن کم تو دل نگسلانی

همه روز ویران کنی کار ما را/نترسی که یک روز ویران بمانی

ندانی که ویران شود کاروانگه/چو برخیزد آمد شد کاروانی

تو شاه بزرگی و ما همچو لشکر/ولیکن یکی شاه بی‌پاسبانی

یکی را ز بن بیستگانی نبخشی/یکی را دوباره دهی بیستگانی

بود فعل دیوانگان این سراسر/بعمدا تو دیوانه‌ای یا ندانی

خوری خلق را و دهانت نبینم/خورنده ندیدم بدین بی‌دهانی

ستانی همی زندگانی ز مردم/ازیرا درازت بود زندگانی

حسن تعلیل برای دراز بودن عمر جهان

نباشد کسی خالی از آفت تو/مگر کاتفاقی کند آسمانی

تو هر چند زشتی کنی بیش با ما/شود بیشتر با تومان مهربانی

ندانی که ما عاشقانیم وبیدل/تو معشوق ممشوق* ما عاشقانی

اگر چند جان و تن ما گدازی/وگر چند دین و دل ما ستانی

به ناچار یک روز هم بگذری تو/اگر چند ما را همی‌بگذرانی

مرا هر زمان پیش خوانی و هر گه/که پیش تو آیم ز پیشم برانی

به زرق(حیله) تو این بار غره نگردم/گر انجیل و تورات پیشم بخوانی

خریدار دارم من از تو بسی به/چرا خدمت تو کنم رایگانی(منوچهری شماره 71 مدح علی بن عمران)

تاکید بر ارزشمند بودن خود در برابر جهان

تشبیهات جهان: بازار یک بازرگان آشفته- شاهی بزرگ و انسانها لشگرش-خورنده مردمان بی دهان-معشوق *بلند قامت(ممشوق) و مردم عاشقان جان و تن سوخته(همه بیت‌هابه صورت خطاب با جهان_استعاره تشخیص-)

دکتر مهدی صحافیان

آرامش و پرواز روح

آرامش و پرواز روح Relax and Flying Spiri...
ما را در سایت آرامش و پرواز روح Relax and Flying Spiri دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4sahafianf بازدید : 64 تاريخ : پنجشنبه 5 مرداد 1402 ساعت: 15:52