وقت خوش در اشعار عراقی و خواجوی کرمانی ("وقت خوش" بهشت نقد تصوف و عرفان) 73

ساخت وبلاگ

این چه بوی است ای صبا از مرغزار آورده‌ای؟

مرحبا کارام جان مرغزار آورده‌ای!

بهر جان بیقرار آدم خاکی نهاد

نکهتی از روضه دارالقرار آورده‌ای!

وقت خوش* بادت که وقت دوستان خوش* کرده‌ای!

تا ز طرف بوستان بوی بهار آورده‌ای!(خواجوی کرمانی- غزل 317)

خوش نغمه‌ای است نغمهٔ مرغان صبح دم

خوش نعره‌ای است نعرهٔ مستان صبحگاه

وقتی خوش* است و مرغ دل ار نغمه‌ای زند

زیبد، که باز شد در بستان صبحگاه

از صد نسیم گلشن فردوس خوشتر است

بادی که می‌وزد ز گلستان صبحگاه(عراقی- غزل233)

سحرگه بر در راحت سرایی

گذر کردم شنیدم مرحبایی

درون رفتم، ندیمی چند دیدم

همه سر مست عشق دلربایی

همه از بیخودی خوش وقت* بودند

همه ز آشفتگی در هوی و هایی

ز رنگ نیستی‌شان رنگ و بویی

ز برگ بی‌نوایی‌شان نوایی

ز سدره برتر ایشان را مقامی

ورای عرش و کرسی متکایی

ز حیرت در همه گم گشته از خود

ولی در عشق هر یک رهنمایی

مرا گفتند: حالی چیست؟ گفتم:

چه پرسی حال مسکین گدایی؟(عراقی- غزل297)

دکتر مهدی صحافیان

آرامش و پرواز روح

+ نوشته شده در یکشنبه ۱۴۰۲/۱۰/۱۷ ساعت ۸:۳۱ ق.ظ توسط مهدی صحافیان  | 

آرامش و پرواز روح Relax and Flying Spiri...
ما را در سایت آرامش و پرواز روح Relax and Flying Spiri دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4sahafianf بازدید : 29 تاريخ : پنجشنبه 21 دی 1402 ساعت: 16:11