در این مدت که ما را وقت خوش بود*ز هجرت ششصد و پنجاه و شش بود(گلستان -دیباچه)کی برست این گل خندان و چنین زیبا شد؟!آخر این غوره نوخاسته چون حلوا شد؟!دیگر این مرغ کی از بیضه برآمد که چنینبلبل خوشسخن و طوطی شکرخا شد؟!عقل را گفتم از این پس به سلامت بنشین!گفت خاموش که این فتنه دگر پیدا شدپر نشد چون صدف از لؤلؤ لالا دهنیکه نه از حسرت او دیده ما دریا شد
سعدیا! غنچه سیراب نگنجد در پوستوقت خوش دید* و بخندید و گلی رعنا شد(سعدی- غزل 191)زلیخا چو گشت از می عشق مستبه دامان یوسف در آویخت دستچنان دیو شهوت رضا داده بودکه چون گرگ در یوسف افتاده بودبتی داشت بانوی مصر از رخامبر او معتکف بامدادان و شامدر آن لحظه رویش بپوشید و سرمبادا که زشت آیدش در نظرغم آلوده یوسف به کنجی نشستبه سر بر ز نفس ستمکاره دستزلیخا دو دستش ببوسید و پایکه ای سست پیمان سرکش درآیبه سنداندلی روی در هم مکشبه تندی پریشان مکن وقت خوش*روان گشتش از دیده بر چهره جویکه برگرد و ناپاکی از من مجویتو در روی سنگی شدی شرمناکمرا شرم باد از خداوند پاک(بوستان- باب نهم)بسامد تکرار وقت در
آثار سعدی:(غزليات ۵۰ بار -رباعیات ۷ -بوستان ۳۰ -مواعظ غزلیات ۷ -قصائد ۱۶ -مراثی ۲ -مواعظ رباعیات ۲ -مواعظ عربی ۱-ملحقات دیوان ۱-مواعظ ۵ -گلستان ۳۵-رسائل نثر ۱۴ -مجالس پنجگانه ۶ )دکتر مهدی صحافیانآرامش و پرواز روح + نوشته شده در دوشنبه ۱۴۰۲/۰۹/۲۷ ساعت ۱۰:۵۶ ق.ظ توسط مهدی صحافیان | آرامش و پرواز روح Relax and Flying Spiri...
ما را در سایت آرامش و پرواز روح Relax and Flying Spiri دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 4sahafianf بازدید : 35 تاريخ : چهارشنبه 29 آذر 1402 ساعت: 17:30